هبوط

هبوط

فریادهای خداگونه ای درتبعید
هبوط

هبوط

فریادهای خداگونه ای درتبعید

طلوع

....

دیشب شعرم را با طلایی گیسوانت دار زدم

و حسرت آمدنت را به انتظار نشستم

و زل زدم به آدمکی مست در عمق سیاهچاله صورت

که نقش امامزاده ای دور را در اوج اخلاص

به صلیب کشیده

که در شب قدر

تورات به سر گرفته 

ولبیک سر می دهد

 من شعرم را به پابوس ضریح مقدس چشمانت می فرستم

که ستاره بچیند

و نور بیاورد

....